021-22144470-71 98+ info@bilangozareshgar.ir

مذاکره با فرمانده قسمت دوم

مذاکره با فرمانده قسمت دوم

مذاکره با فرمانده قسمت دوم

مذاکره با فرمانده قسمت دوم ،ما می خواهیم در چند قسمت بیان کنیم.

ادامه جبرگرایی

ب)جبرگرایی روانی

این گروه معمولا معتقد هستند که اگر به جایی نرسیده اند یا نمی توانند تغییر کنند،به خاطر تربیت و مدل زندگی بوده است.

که والدین آن ها ایجاد کرده اند.

این افراد همه ایرادها و مشکلات را بر گردن خانواده می اندازند.

مثال های زیر،نمونه ی این جبرگرایی است:

“من نمی توانم کتاب بخوانم!

وقتی خانواده و پدر و مادرت اهل کتاب خواندن نباشند،تو هم این گونه تربیت می شوی.

“پدر و مادرم اصلا سعی نکرده اند که زندگی کردن و کار کردن درست را به فرزندانشان یاد بدهند.

ج)جبرگرایی محیطی

این گروه معتقدند اگر اتفاقی در زندگی آن ها بیفتد،به واسطه جامعه و محیطی است که در آن زندگی می کنند.

به فردی می گوییم((چرا سیگار می کشی)).

می گوید:((همه دوستانم سیگاری بودند،من هم سیگاری شدم)).

یا به فردی می گوییم((چرا از مشتری ها رشوه می گیری؟)).

می گوید:((در شرکت ما همه رشوه می گیرند،اگر من نگیرم،یکی دیگر رشوه می گیرد!))

در این مدل جبرگرایی ما خودمان را دنباله رو دیگران می دانیم.

این جبرگرایی ها چه ربطی به موضوع مذاکره با فرمانده دارد؟

مغز ما(همان فرمانده)زمانی که می خواهیم تغییری را بر روی خودمان ایجاد کنیم،

به دنبال انواع بهانه ها می گردد.

و سعی می کند با بهانه های مختلف مارا منصرف کند.

یکی از راهکارهای این فرمانده،استفاده کردن از همین جبرگرایی ها برای شکست دادن ما در مذاکره است.

پس اگر بدانیم چگونه با مذاکره با فرمانده،اسیر این جبرگرایی ها نشویم،

می توانیم نتایج بسیار بهتری از مذاکرات درونی خود بگیریم.

راهکارهای پیروزی در مذاکره با فرمانده

ما در طول روز بارها با فرمانده مذاکره می کنیم.

و موفقیت در این مذاکره ها به موفقیت ما در زندگی منجر می شود.

راهکارهای زیادی برای موفقیت در این مذاکره وجود دارد.

که در ادامه،سه راهکار مهم را مرور می کنیم.

راهکار اول:توجهی به جبرگرایی ها نداشته باشید

اغلب اوقات وقتی می خواهیم کار جدیدی را شروع کنیم،

مغز(شما بگویید فرمانده)شروع به آوردن انواع بهانه ها می کند،

که یکی از قوی ترین بهانه ها ،همان سه مدل جبرگرایی است.

ما برای موفقیت در این مذاکره باید نسبت به این جبرگرایی ها آگاه باشیم،

و بدانیم که تمام این ها بهانه هایی ساده برای این است که به نتیجه ای که می خواهیم نرسیم.

به عنوان یک تمرین،تصمیم بگیرید یک تغییر را در زندگی یا کسب و کار خود ایجاد کرده،

و بررسی کنید به صورت ناخودآگاه چه می شود و در کدام گروه از جبرگرایی ها قرار می گیرد.

این تنها بهانه ها هستند،نه موانع واقعی.

راهکار دوم:فقط کافی ست شروع کنیم

یکی دیگر از کارهایی که فرمانده در مذاکره انجام می دهد،

این است که شما را مجاب می کند انجام کارها را به زمان دیگری موکول کنید.

(همان به تعویق انداختن کارها).

فرمانده در جلسه مذاکره به شما می گوید:((اگر الان بخواهی این کار را شروع کنی،

انرژی و انگیزه کافی نداری،

این را هم بدان که تو امروز خیلی خسته هستی و بهتر است برای شروع کار جدید،پر انرژی و پر انگیزه باشی.

من پیشنهاد می کنم بعد از تعطیلات آخر هفته شروع کنی)).

این دیالوگ فرمانده،به نظر کاملا منطقی است.

و معمولا به آن گوش می دهیم،

اما نکته مهم اینجاست که معمولا اینم انگیزه و این انرژی هیچ گاه مهیا نمی شود.

[post_grid id=”18905″]

دیدگاه ها (0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *