021-22144470-71 98+ info@bilangozareshgar.ir

استاندارد بین المللی گزارشگری مالی و ریسک عدم کشف حسابرسی قسمت اول

ریسک عدم کشف حسابرسی قسمت اول

استاندارد بین المللی گزارشگری مالی و ریسک عدم کشف حسابرسی قسمت اول:

ریسک عدم کشف حسابرسی قسمت اول ما می خواهیم در چند قسمت مطرح کنیم

در سال 2006،جامعه حسابداران رسمی نیوزلند، مانند سایرکشورها (بریتانیا و استرالیا)، رهنمودی در مورد آثار حسابرسی گذار به استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی منتشر کرده است.

این رهنمود پیش بینی کرده که گذار به استاندارد های مذکور،منجر به افزایش قابل ملاحظه ای در ریسک حسابرسی می شود.

به عبارت دیگر،مشکلات مربوط به گذار به این موضوع  و نبود دانش کافی صاحبکار و حسابرس نسسبت به این استانداردها می تواند منجر به افزایش ریسک حسابرسی در زمان گذار شود(ردماین و لاسود، 2013).

ماردن و برکنی (2009) در پژوهشی،افزایش ریسک حسابرسی پس از پذیرش استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی را ناشی ار انعطاف پذیری بالای این استانداردها (افزایش امکان قضاوت توسط مدیریت صاحبکار و الزامات اندازه گیری براساس ارزش های منصفانه) می دانند.

براساس متون نظری و شواهد تجربی موجود در ارتباط با آثار استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی بر ریسک حسابرسی و به منظور تشریح کامل و ساده این آثار،پژوهش حاضر اقدام به طراحی چارچوب نظری کرده است.
چارچوب نظری مذکور (شکل شماره 1) نشان می دهد که استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی به دلیل ماهیت این استانداردها که: 1) مبتنی بر اصول هستند، 2) مبنای اندازه گیری و ارزش گذاری آنها بر اساس ارزش های منصفانه هست و 3) پیچیدگی زیادی دارند.

منجر به افزایش اختیار قضاوت توسط مدیریت صاحبکار می شوند. افزایش اختیار قضاوت توسط مدیریت صاحبکار می تواند ریسک تحریف با اهمیت صورت های مالی توسط صاحبکار را افزایش دهد.

در نهایت،افزایش ریسک تحریف با اهمیت صورت های مالی توسط صاحبکار در نبود تلاش مضاعف حسابرسی می تواند منجر به افزایش ریسک عدم کشف حسابرسی شود.

اما مورد دیگری که بطور همزمان می تواند منجر به افزایش ریسک تحریف با اهمیت صورت های مالی توسط صاحبکار و افزایش به این موضوع حسابرسی گردد.

نبود دانش و آگاهی لازم حسابداران و حسابرسان در مورد این استانداردهاست.

این مشکل ناشی از ماهیت استانداردهای  گزارشگری مالی بین المللی نیست.

و با آموزش و به مرور زمان با افزایش دانش و تجربه حسابداران و حسابرسان می تواند مرتفع گردد.

1-استانداردهای حسابداری مبتنی بر اصول

شیفر(2003) معتقد است که قواعد در اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده،از اصول منتج شده اند.

بنابراین تفاوت بین استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی با اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری در اصول پذیرفته شده نیست.

بلکه  در قواعد با رهنمود هایی است که در استانداردهای  بین المللی گزارشگری مالی وجود ندارند.

در این راستا، محققان زیادی مانند چاند و پاتل (2008) و هیل و همکاران (2010)،استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی را نقد کرده اند،بدین شکل که استانداردهای مبتنی بر اصول با رهنمودهای کلی منتج به درجه بالایی از قضاوت شده.

که این امر مس تواند احتمال دستکاری ارقام و اطلاعات مالی توسط مدیریت را افزایش دهد.

به عبارت دیگر، نگرانی اصلی در مورد استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی این است.

که استانداردهای مبتنی بر اصول، اجازه قضاوت بیشتر را به مدیریت می دهد.

که تصمیم بگیرد چگونه خود را با استانداردهای مذکور انطباق دهد.

به عنوان نمونه،در استانداردهای مبتنی بر قاعده، اگر شرکت سرمایه گذار بیش تر از 50 درصد سهام شرکت فرعی را تحت تملک داشته باشد.

باید صورت های مالی تلفیقی تهیه کند.اما در استانداردهای مبتنی بر اصول،اگر شرکت سرمایه گذار مالکیت بیش از نیمی از سهام دارای حق رای واحد دیگر را تحصیل نکرده باشد.

در صورت وجود یکی از شرایط مندرج در استاندارد (مانند، توانایی راهبری سیاست های مالی  و عملیاتی واحد دیگر از طریق قانون یا توافق) به عنوان واحد تحصیل کننده محسوب شده.

و باید صورت های مالی تلفیقی تهیه کند .همین امر  نشان می دهد که در استانداردهای مبتنی بر اصول، فضا بر قضاوت مدیریت صاحبکار بسیار باز است.

استفاده گسترده از استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی ممکن است موجب عدم توافق بین حسابرسان و مدیران صاحبکار درباره این موضوع شود.

که آیا واحد مورد رسیدگی از قضاوت های درستی استفاده کرده است یا خیر.

و این مساله ناشی از این دیدگاه است که استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی قابلیت انعطاف بیشتری داشته و منجر به قضاوت های بیشتر در تصمیم گیری توسط مدیران می شود.

اگر چه انطباق با با استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی به دلیل انعطاف پذیری بالای این استانداردها برای مدیران ساده و راحت است.

ما فرایند حسابرسی را به احتمال زیاد پیچیده تر خواهد کرد.

در نتیجه،در مقایسه با ارزیابی انطباق با قواعد ایجاد شده توسط اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری، حسابرسان وظیفه دشواری برای ارزیابی قضاوت مدیران در انطباق با استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و “روح قانون” دارند.

مجاز بودن چنین انعطاف پذیری هایی ممکن است به ” قضاوت من در برابر  قضاوت شما “بین مدیران و حسابرسان شود.

اگر حسابرسان ندانسته در تعدیل نظر خود نسبت به صورت های مالی دارای تحریف عمده،کوتاهی نمایند،این موضوع می تواند موجب افزایش ریسک حسابرسی شود.

افزایش در ریسک حسابرسی بخاطر این حقیقت است که حسابرسان درگیر قبول مجموعه ای از استانداردهای منعطف تر و ظاهرِا نا آشنا هستند(ماردن و برکنی، 2009).

[post_grid id=”18924″]

دیدگاه ها (0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *