021-22144470-71 98+ info@bilangozareshgar.ir

ساختار سرمایه یک شرکت سهامی

نقد و بررسی ساختار سرمایه یک شرکت سهامی:

ساختار سرمایه یک شرکت سهامی ،کلیه شرکت ها،صرفنظر از نوع آنها،باید تامین مالی شوند.

بدون هیچگونه تامین مالی،واحد تجاری قادر به شروع تجارت خود نخواهد بود،قادر به خرید مواد اولیه،استخدام کارکنان،تبلیغات محصول و یا حتی خرید سوخت برای وسایل نقلیه نخواهد بود.

تامین مالی توسط سرمایه ای که در واحد تجاری سرمایه گذاری شده است صورت می گیرد.

سرمایه به خودی خود کاربردی ندارد یا کاربرد آن بسیار کم است،اما می توان آن را برای تولید ثروت بکار گرفت.

پول نوعی سرمایه مالی است،کار زیادی نمی توان با ارز فیزیکی انجام داد(به جز اینکه ظاهر درخشان آن را ستایش کنید)اما می توان از آن در ازای کالا ها و خدماتی که کاربرد خوبی دارند استفاده کرد.

در بسیاری از فعالیت های تجاری،از پول در ازای دریافت مواد اولیه ماشین آلات،املاک،نیروی برق و نیروی کار به عنوان مثالی در میان بسیاری موارد دیگر استفاده می کنند.

از این اقلام برای ایجاد کالا ها و خدماتی استفاده می شود که از فروش آنها می توان برای واحد تجاری و مالکان آن ایجاد ثروت نمود.

راه های مختلفی برای جذب سرمایه مالی توسط یک واحد تجاری وجود دارد،اما هر یک دارای ویژگی ها و پیامد های خاص خود است.

به طور کلی،تمام اشکال تامین مالی را می توان به دو گروه کاملا مجزا تقسیم نمود:

  • بدهی،که مستلزم نوعی انتقال اجباری منافع اقتصادی به تامین کننده مالی است.
  • حقوق مالکانه،که به تامین کننده مالی حق سهیم شدن در باقیمانده دارایی واحد تجاری پس از توقیف فعالیت آن را می دهد.

طبقه بندی بسیاری از اشکال تامین مالی ساده است،اما برخی از موارد دارای ویژگی هایی از هردو بوده،و بروشنی مشخص نیست که بدهی،حقوق مالکانه یا هر دو می باشند.

در اینجا لازم است که سه نوع سرمایه مالی و نحوه ثبت آنها در صورت های مالی مورد توجه قرار گیرد:

  1. سهام سرمایه عادی(مالکانه):این حقوق مالکانه است زیرا مدیران هیچ تعهدی به بازپرداخت به سرمایه گذاران (سهامداران)یا پرداخت سود سهام به آنان ندارند.

سهام عادی،شاهدی بر مالکیت شرکت است و هنگامی که فعالیت شرکت متوقف شود،سهامداران،منافع باقیمانده در واحد تجاری را به تناسب سهام خود دریافت می کنند.

ممکن است مدیران،پرداخت سود سهام سالانه به سهامداران را در دستور کار داشته باشند.

این پرداخت در صورت تغییرات در حقوق مالکانه و نه در صورت سود و زیان منعکس می شود.

این سود سهام از سود کسر نمی شود،بلکه تقسیم سود به صاحبان ذیحق است.

  1. اوراق قرضه:طبق شرایط قرار داد اوراق قرضه،معمولا مدیران موظف به پرداخت مبلغ سود سالانه به دارندگی اوراق قرضه بوده و ملزم به بازپرداخت کل بدهی در یک زمان معین می باشند.

بنابراین،این اوراق نوعی بدهی است و در صورت وضعیت مالی به عنوان بدهی منعکس می گردد.

  1. سهام ممتاز:این سهام با توجه به شرایط آنها،ممکن است اوراق قرضه یا حقوق مالکانه باشد.

درصورتی که تعهدی برای باز پرداخت به دارنده سهام ممتاز وجود داشته باشد،این امر گواه بر اوراق قرضه بودن است.

این سهام،در صورت وضعیت مالی،به عنوان بدهی نشان داده می شوند و هر سود سهام پرداختی به این سهامداران به عنوان هزینه مالی تلقی می شود.

سهام ممتاز غیر قابل باز خرید،سهامی است که الزام به باز پرداخت ندارد.

بنابراین،در صورت وضعیت مالی به عنوان حقوق مالکانه تلقی می شود.

باید به روشنی مشخص شود که این سهام همانند سهام عادی نمی باشد زیرا دارنده آن را در قبال منافع باقیمانده از واحد تجاری ذیحق نمی داند.

اما،سود سهام مربوطه در صورت های مالی همانند سهام عادی تلقی می شود.

دیدگاه ها (0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *