021-22144470-71 98+ info@bilangozareshgar.ir

استقلال و بی طرفی حسابرسان داخلی-استاندارد1100

Independence and impartiality of internal auditors - Standard 1100

استقلال و بی طرفی حسابرسان داخلی:

استقلال و بی طرفی حسابرسان داخلی فعالیت حسابرسی داخلی باید مستقل باشد و حسابرسان داخلی باید در انجام وظیفه خود بی طرف باشند.

تفسیر استقلال و بی طرفی حسابرسان داخلی:

  • استقلال عبارت است از آزادی عمل در شرایطی که توانایی فعالیت حسابرسی داخلی برای انجام مسئولیت های حسابرسی داخلی به صورت غیر جانب دارانه(غیر مغرضانه)،تهدید می شود.

استقلال می تواند از طریق گزارش دهی دوگانه بدست می آید.

موارد تهدید کننده استقلال باید در سطوح شخص حسابرس،کار،کارکردی و سازمانی مدیریت شود.

  • بی طرفی عبارت است از نگرش ذهنی غیر جانب دارانه ای که به حسابرسان داخلی اجازه می دهد کارها به نحوه ی انجام دهند که ضمن اعتقاد به نتیجه کارشان،هیچ مصالحه و سازشی در مورد کیفیت صورت نگیرد.

بی طرفی ایجاب می کند که حسابرسان داخلی قضاوتشان در خصوص موضوعات مورد حسابرسی را تابع نظر دیگران قرار ندهند

موارد تهدید کننده ی بی طرفی باید در سطوح شخص حسابرس،کار،کارکردی و سازمانی مدیریت شود.

سرآغاز

استقلال این گونه تعریف می شود”آزاد بودن از شرایطی که توانایی واحد حسابرسی داخلی را برای ایفای مسئولیت حسابرسی داخلی بدون جانب داری،تهدید کند.”

اغلب چنین شرایط از جایگاه سازمانی و مسئولیت های تفویض شده به حسابرس داخلی سرچشمه می گیرد.

Internal Audit

برای مثال،وقتی حسابرس داخلی در مورد سایر کارکردها در سازمان گزارش می دهد،به نظر می رسد در مورد آن وظیفه که برای حسابرسی مهم است،مستقل باشد.

برای مثال،اگر مدیر حسابرسی داخلی،مسئولیتی علاوه بر حسابرسی داخلی،مثل مدیریت ریسک یا تطبیق با قوانین و مقررات،به عهده داشته باشد.

حسابرسی داخلی نسبت به این وظایف اضافی که برای حسابرسی مهم است،مستقل نیست.

در هر حال،مدیر حسابرسی داخلی به تنهایی نمی تواند استقلال و جایگاه سازمانی واحد حسابرسی داخلی را تعیین کند و برای اینکه موضوع استقلال را به نحو موثر حل و فصل کند.

نیاز به کمک مدیریت ارشد هیات مدیره دارد.

به طور معمول،مدیر حسابرسی داخلی،هیات مدیره و مدیریت ارشد به درک مشترکی در مورد مسئولیت،اختیار و انتظارات از حسابرسی داخلی دست می یابند که زمینه ای برای تبادل نظر در مورد استقلال و جایگاه سازمانی واحد حسابرسی داخلی است.

دستیابی به دیدگاه مشترک،بسته به تجارب و انتظارات هیات مدیره و مدیریت ارشد،ممکن است نیاز به گفتگو های متعددی داشته باشد تاآگاهی هیات مدیره و مدیریت ارشد نسبت به اهمیت موضوع استقلال،ابزارهای دستیابی به آن و ملاحظات اصلی مربوط آن،مثل خطوط گزارش دهی،الزامات حرفه ای و مقرراتی،محک زنی با معیارهای قابل مقایسه یا فعالیت های مشابه و موضوعات فرهنگ سازمانی،افزایش یابد.

منشور حسابرسی داخلی،تصمیمات گرفته شده درباره مسئولیت،اختیار و انتظارات از حسابرسی داخلی و همچنین،جایگاه سازمانی و خطوط گزارش دهی،حسابرسی داخلی را مشخص می کند.

بی طرفی،به نگرش ذهنی بدون جانب دارای حسابرسان داخلی مربوط می شود.

استقلال و بی طرفی حسابرسان داخلی-استاندارد 1100

اجرای این استاندارد،مستلزم شناخت مدیر حسابرسی داخلی از خط مشی ها یا فعالیت های درون سازمانی و حسابرسی داخلی است.

به نحوه ی که بتواندچنین ذهنیتی را ارتقا بخشد یا محدود کند.

برای مثال،بسیاری از سازمان ها استاندارد ارزیابی عملکرد،رویه های جبران خدمت و همچنین خط مشی های تضاد منافع کارکنان دارند.

مدیر حسابرسی داخلی،نسبت به در اهمیت خط مشی های شناسایی شده و تاثیر بالقوه ی آنها بر بی طرفی حسابرسی داخلی،اقدام خواهد کرد.

حسابرسی داخلی،اغلب، به منظور تعیین نقش خود،خط مشی های یاد شده را در سرتاسر سازمان مشخص می کند و ممکن است سایر خط مشی های مرتبط،نظیر خط مشی های الزامات آموزشی را به طور خاص،برای حسابرسی داخلی تعیین کند.

ملاحظات اجرایی

همان طور که پیش تر گفته شد،مدیر حسابرسی داخلی با هیأت مدیره و مدیریت ارشد کار می کند.

تا از شرایطی بپرهیزد که ممکن است بر توانایی حسابرسی داخلی در انجام مسئولیت های آن به روشی غیر جانب دارانه تأثیر بگذارد.

اغلب،مدیر حسابرسی داخلی،خط گزارش دهی مستقیمی با هیأت مدیره و خط گزارش دهی دیگری با یکی از مدیران ارشد دارد.

خط گزارش دهی با هیأت مدیره برای مدیر حسابرسی داخلی دسترسی مستقیم به هیأت مدیره، نسبت به موضوعات حساس را فراهم می کند.

و برای او جایگاه سازمانی شایسته ایجاد می کند.

گزارش دهی به یکی از اعضای مدیریت ارشد نیز برای مدیر حسابرسی داخلی جایگاه سازمانی شایسته و همچنین اختیار لازم برای انجام وظایف،بدون مانع و حل وفصل کردن مشکلات با سایر مدیران ارشد را تأمین می کند.

برای مثال،مدیر حسابرسی داخلی در حالت معمول،به مدیر مالی و مدیر میانی که به طور عادی در معرض حسابرسی است،گزارش نمی دهد.

انجمن حسابرسان داخلی توصیه می کند که مدیر حسابرسی داخلی،از نظر اداری،به مدیر عامل گزارش کند.

بدین ترتیب،مدیر حسابرسی داخلی،هم به وضوح به جایگاه مدیران ارشد می رسد.

و هم (از نظر روابط گزارش دهی)در فعالیتی نخواهد بود که خود،مورد حسابرسی است.

مدیر حسابرسی داخلی باید از همه ی الزامات سازمان های ناظر و سایر تشکل های راهبری تعیین کننده ی روابط گزارش دهی،آگاه باشد.

رهنمود اجرایی برای استاندارد 1110 با عنوان استقلال سازمانی،رهنمود بیشتری را برای روابط گزارش دهی مدیر حسابرسی داخلی،فراهم می کند.

همچنین،توصیه شده است که مدیر حسابرسی داخلی نباید مسئولیت های عملیاتی علاوه بر مسئولیت حسابرسی داخلی داشته باشد.

چرا که سایر مسئولیت ها ممکن است خود مورد حسابرسی قرار گیرند.

در برخی از سازمان ها از مدیر حسابرسی داخلی خواسته می شود که مسئولیت های عملیاتی نظیر مدیریت ریسک یا تطبیق را بپذیرد.

در چنیین مواردی،به طور معمول،مدیر حسابرسی داخلی،نگرانی های مربوط به استقلال و نقض ذاتی بی طرفی را با هیأت مدیره و مدیریت ارشد،در میان می گذارد.

تا تدابیر ایمن ساز را برای کاهش این آسیب دیدگی،به کار گیرند.

تدابیر ایمن ساز،فعالیت هایی نظارتی هستند که به طور کلی،برای نظارت و حل و فصل تضاد های مربوط به استقلال،توسط هیأت مدیره انجام می شوند.

ارزیابی دوره ای مسئولی های مدیر حسابرسی داخلی،توسعه ی فرآیند های جایگزین برای کسب اطمینان در رابطه با مسئولیت های اضافی حسابرسی داخلی و هشیاری نسبت به آسیب پذیری بالقوه ی بی طرفی هنگام توجه به ارزیابی ریسک حسابرسی داخلی،مثال هایی از تدابیر ایمن ساز است.

برای مدیریت مؤثر بی طرفی حسابرسی داخلی،بسیاری از مدیران حسابرسی داخلی،دستورالعمل یا کتابچه ی راهنمای خط مشی حسابرسی داخلی را تدوین میکنند.

که انتظارات و الزامات مربوط به یک ذهنیت غیر جانب دارانه را توصیف میکند.

دیدگاه ها (0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *